• وبلاگ : خردمند
  • يادداشت : آن روزها كه ديگر نخواهم بود...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اوير 

    مثل وقتي كه نيمه شب با ماه هي بگويي نرو ... نرو .... برود هي بگويي يواش تر لطفا نشنود هي بدو بدو برود

    زندگي ..... مي گذشت و مي خنديد مثل آنكس كه از تو سير شده يا نخواهد كه راه عمرش را بعد از اينها كنار تو برود

    زندگي امتحان بي ربطي است امتحاني براي افتادن امتحاني كه ساعتش شايد... گاه گاهي عقب جلو برود اما درس خواندن به ما نيامده است پس بيا تا از اين به بعد فقط يا تقلب كنيم و ده بشويم يا تقلب كنيم و لو برويم ما تماميم نقطه را بگذار سطر بعدي بدون ماست بله نوبت ديگري است تا بدود نه كه چون ما تلو تلو برود.