سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خردمند


بیا، بشکن این سدّ من اینم و تو آنی را. بیا! تمام این جاده یک صدا تو را فریاد می‌کند، نمان، ننشین، برخیز! بیا، بشکن این سد را، من و تو ماییم، یک دل، یک سو. برخیز، ببین، دستان من در تب و تاب دستانت در هرم داغ این عشق می‌سوزند. ببین قلبم، غرق دل‌ضربه‌های عاشقی‌ست؛ می‌تپد، پُر هیاهو، بی‌وقفه، از جان! بیا، نمان، کجای سرنوشت نوشته‌اند "من‌ ِ بی تو، توی بی من". بشکن این شیشه نمی‌دانم را. نگاه کن، که دچار توام... و دچار تو مبتلای عشقی‌ست که تا مغز استخوانش را می‌سوزاند. بیا راه، سرنوشت، هرآنکه هست و نیست، این حس و این حال و هوا، همه و همه من و تو را می‌خوانند. منشین، برخیز- این است راه ما! مـــــــــــــــــا، تا ابد، همیشه، هر دم...


نوشته شده در شنبه 89/5/23ساعت 1:58 عصر توسط زهرا حکیم آرا نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin