• وبلاگ : خردمند
  • يادداشت : به اميد هيچ
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مينو حبيب 

    خردمند عزيزم

    فلسفه زندگي تنها بودن است

    تمام زندگي يك سرگرمي است و عبث...اما زيبا است زيرا ذات زندگي همين است. ما به دنيا مي آيم كه سرگرم باشيم، انسان به اين سرگرمي شكل و روح مي بخشد. هيچ چيز در زندگي زشت و زيباي مطلق نيست همه چيز نسبي است. زمان مي گذرد و عمر ما هم.

    فقط اين را بدان، زمان هاي از عمر كه با عشق و دوست داشتن همراه است عبث نيست و تنها زماني است كه اتلاف نمي شود.

    شعري از زنده ياد نادر پور برايت مي فرستم. البته شعر را خلاصه كردم

    در مرگ عاشقانه ي نيلوفران صبح
    در رقص صوفيانه ي اشباح و سايه ها
    در گريه هاي سرخ شفق بر غروب زرد
    در کوهپايه ها
    در زير لاجورد غم انگيز آسمان
    در چهره ي زمان
    در چشمه سار گرم و کف آلود آفتاب
    در قطره هاي آب
    در سايه هاي بيشه ي انبوه دوردست
    در آبشار مست
    در آفتاب گرم و گدازان ريگزار
    در پرده ي غبار
    در گيسوان نرم و پريشان بادها
    در بامدادها
    در سرزمين گمشده اي بي نشان و نام
    در مرز و بوم دور و پريوار يادها
    درنوشخند روز
    در زهرخند جام
    در خالهاي سرخ و کبود ستارگان
    در موج پرنيان
    در چهره ي سراب
    در اشک ها که مي چکد از چشم آسمان
    در عطر زلف او
    در حلقه هاي مو
    در بوسه اي که مي شکند بر لبان من
    در خنده اي که مي شکفد بر لبان او
    در هرچه هست و نيست
    در هر چه بود و هست
    آن پيک ناشناخته مي خواندم به گوش
    خاموش و پر خروش
    رو کن به سوي عشق
    رو کن به سوي چهره ي خندان زندگي