آره جدي جدي
منم همهش مي كفتم و ميكم
حرف از لب تشنه ي من و چشمه ي پرآب لبت نيست
حرف از خشكي آني چشمه ي لبت براي تشنگي من است
حرف از دل اي دل كردنهاي دل بيدل من نيست
حرف از اين سكوت پر حرف منست
حرف از اين ثانيه هاست كه پرشتاب وبه شوق ديده شدن در پي تو مي دوندحرف از بي گناهي اشكهاي سوزان من است.حرف ار نگاههاي گنگ وبي معني توست.حرف از اين همه نديدن و بي شوري توست
آره علي جون!
منظورم همونه. آخه حرف از اون نيست. هست!!؟؟
قربونت برم شبي جون!
حس از خودته عزيزم! و اين همه لطفي كه داري...
من تو فدا...
zahra jun fogholaade bud
kheili hese ghashangi midad be aadam
kheili vaghei bud dar eine hal engar dashti tu khab
in harfa ro mishnidi
هيچي به خدا!!!
از اين دفعه شاد و دامبولي مينويسم!!
قول قول! راست ميگم. منتظر باشين!
احمد،
آبرو ريزي نكن! از اول تا آخر هفته هم منتظر بشيني كسي رو نميبيني! چون قرار نيست كسي بيادددددد!! نمكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ!
شايد اين جمعه بيايد شايد
دل او(شي) را بربايد شايد
وانگهي در بزند يا نزند
او(هي) به بخت گل خود قر بدهد شايد؟؟؟؟؟؟!!!!!!
با عرض سلام خدمت تمام حضار عزيز سال نوي شما مبارك، با هم برنامه ي بعدي رو مي بينيم ...
مهيار جان بابا؛
ميخوام ببينم تو ميتوني صاف بياي، صاف بشيني، صاف بري؟؟!!
اينجا ديگه كلاس نيستا!
آرا جان، ميگم خوبه كه فواره ي كلامت بسته است مادر جان. اگر باز بود چه غوغايي ميشداااااا...
ولي دست خوش. خوب مينويسي. يه امضا به ما بده تا نرفتي اون بالا بالاها.
به صحراي عزيز و هميشه حاضر در صحنه:
مرسي كه هميشه پـي گير اين صفحه اي عزيزم، ولي قطعا عصباني نيستم.
به پيام عزيز كه لطفش زاد شامل حال من ميشه:
شريني و قند و نبات و شكلات از خودتونه! و لطف دارين شما!
چي بگم؟ فقط مـِن باب آمديم و نبوديم جسارت اين يادداشت رو كرديم سركار خانم آرا.
ولي گرچه باز هم تلخ بود، اما شيريني كلام شما ...
عالي بود! ولي چرا آخرش....؟؟؟؟؟؟؟
عصباني اييييييييييييي؟؟