سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خردمند


من حتی گاه در آغوش تو تنها تر از تنها می‌شوم، و درگیر تشویش و گاه رویای پری‌ها؛ و چه احساس‌ها که در آمد و شد نفس‌های غم گرفته زاده می‌شوند، رنگ می‌گیرند و و بعد یکجا می‌میرند. و نمی‌دانی چطور به سوگ این حس‌ها، جوانی در کالبد کلامم گم می‌شود. همین است، هر شب ِ دلم به سالی می‌گذرد و دلم هر شب چهارشنبه سوری می‌گیرد و می‌سوزد.

 


نوشته شده در دوشنبه 90/7/18ساعت 10:39 عصر توسط زهرا حکیم آرا نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin