خردمند
وقتی سنگینی حرفهایم قلبم را چنان منبسط میکند که گویی دیری نخواهد پایید که از سینه بیرون زند، هیچکس جز خودم نمیتواند این بار بد باری را بر زمین بگذارد. حرفهایم را میچینم یکی یکی کنار هم. بعد همه را به کاغذی دعوت میکنم که مأمن همیشگی من و آرامکده حرفهایم است. قلبم میگوید و دستم آرام مینویسد. واژههایم گرم و صمیمی فرود میآیند. کلامی بر کاغذ جاری میشود ؛ و بعد... خلاص!
نوشته شده در شنبه 87/10/21ساعت
10:37 عصر توسط زهرا حکیم آرا نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |