عزيزم،
مطلبي رو كه ميگي ساده نيست و هرگز جوابي هم براش پيدا نخواهي كرد تاريخ بشر و زندگي آدمهاي خاص رو اگه نگا كني و اصلا فلسفه اومدن اين همه دين و پيغمبر رو ، اونا اومدن كه يه جوري اين دنيا و گذر دوران رو توجيه و تشريح كنن ، اگرم دقت كني اون دين و فلسفه اي كه بهتر تونسته اينو توضيح بده عزيز تر بوده. زياد به اين گذر زمان و اين عجوزه پير بها نده به قول خودتآ“ از هواي آن طرفتر ها بگو. از روزگاري که بخواهي و نخواهي ميگذرد. ”
گفتي: غزل بگو! چه بگويم؟ مجال کو؟شيرين من، براي غزل شور و حال کو؟
پر مي زند دلم به هواي غزل، وليگيرم هواي پر زدنم هست، بال کو؟
گيرم به فال نيک بگيرم بهار راچشم و دلي براي تماشا و فال کو؟
تقويم چارفصل دلم را ورق زدمآن برگهاي سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟
رفتيم و پرسش دل ما بي جواب ماندحال سؤال و حوصله قيل و قال کو؟
اين كه پرنده اي تو طول عمرش درست پريده يا نه يه چيز نسبي يه. هر كس از دريچه چشم خودش رفتار ديگران رو درست يا غلط مي بينه . شايد اون از ديد خودش درست پريده و علت منطقي برا طرز پريدنش داشته من و تو ازون علت اطلاع داريم ؟؟!!!
من ميگم : هيچكس را نمي توان سرزنش كرد ، شايد او قهرمان دنياي خويشتن باشد.
البته اينم از زاويه ديد منه مسلما ديد و نظر تو چيز ديگس ....
كار جهان جز بر مدار آرزو نيست
با اين همه دلهاي ناكام ِ رسيدن
دل در خيال رفتن و من فكر ماندن
او پختهي راه است و من خام ِ رسيدن
هرچه دويدم جاده از من پيشتر بود
پيچيده در راه است ابهام ِ رسيدن
از آن كبوترهاي بيپروا كه رفتند
يك مشت پر جا مانده بر بام ِ رسيدن
تو كه بهتر از ما بايد بدونيو ميدوني كه زندگي يه خط صاف و ساده نيست. هميشه اوني نيست كه فكرشو ميكنيم.
مگه نه؟