گفتي به دنبال چه مي گردي؟
شعري از محمد حسين بهراميان تقديمت:
درخت بود و تو بودي و باد، سرگردان
ميان دفتر باران، مداد سرگردان
تو را كشيد و مرا آفتابگردانت
ميان حوصله گيج باد سرگردان
هميشه اول هر قصه آن يكي كه نبود
نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان
و آن يكي همه ي بود قصه بود و در او
هزار و يك شب و صد شهرزاد سرگردان
تمام قصه همين بود راست مي گفتي :
تو باد بودي و من در مباد سرگردان
زمين تب زده، انسان عصر يخ بندان
و من ميان تب و انجماد سر گردان
ستاره ها همه شومند و ماه خسته من
ميان يك شب بي اعتماد سر گردان
نماد نام تو بود و نماد ناله من
هزار ناله در اين يك نماد سر گردان
................................................
................................................
درخت كوچك تنها به باد عاشق بود
و باد
بي سرو سامان
و باد
سر گردان *
تمام قصه همين بود، راست مي گفتي !
* درخت کوچک من به باد عاشق بود به باد بي سامان. کجاست خانه باد؟ کجاست خانه باد؟ " فروغ "